ناظر ظهر منتشر کن:)
صدای اعلان گوشیش اومد.نگاهی به گوشیش انداخت و با پیام ناشناسی مواجه شد.پیام رو باز کرد و دید که ناشناس پیام داده : خب ؟ تصمیم چی گرفتی؟ از کمپانی میای بیرون یا وی رو بک*شم ؟.جونگکوک نگاهی ترسناک به مینسو و وی کرد و گفت^این چیه؟ چرا اینو میگه؟ اصلا مینسو ایدله؟.تهیونگ نیم نگاهی به جونگکوک کرد و گفت_اره تازهگی درخاست داده بود که همین امروز قبول شد^خب بعدش؟_اما تو راه یه فرد بهش گفت که ^خب بعدش؟_یه لحظه صبر کن بابا، خب میگفتم،، تو راه یکی بهش گفت که یا از کمپانی میاد بیرون یا منو می*کشه ^واات؟ چی شد؟!....
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
هم لایکیدم هم کامنت گذاشتم هم فالوت کردم دیگه از دنیا چی میخوای؟
هیچییییی